در حال بارگذاری ویدیو ...

دلنوشته ..............

۴۱ نظر گزارش تخلف
Phoenix
Phoenix

روزی که چارلز دیکنز از اُلویر کوچک مینوشت شاید قصدش خلق یک داستان خاص و با ظرافت با الهام از شرایط اون روز جامعه و مردمش بود .
میگم که شاید !!
اما هیچ وقت فکرش و میکرد جز الویر تویست که در امتداد زمان ادامه داشت و داره دیگر شخصیتهای داستانش هم همینجوری کِش پیدا کرده باشند؟؟؟
تا این روزهای من و تو ؟
بیل سایکس شرور و حریص ،دزدی بی رحم که هر وقت وارد کارزار داستان میشد جز حرص و بی قانونی چیزی رو یاداوری نمیکرد.درست مثه همین الان، بعضی هارو که میبینی همینن فقط شکلشون عوض شده ،به همین ترتیب میتونی چارلی و ببینی چارلی بیتز دوست الیور شد ، دوستش موند درک متقابلی از هم داشتن این روزا تو زندگیت خیلیا حضوردارند اما تعداد کمی درک متقابل ازت دارند بی چشم داشت دوستت میمونند .نانسی ، دوست بیل سایکس اون مرد شرور بود اما همیشه دوست داشت زندگی خوبی داشته باشه روحش هنوز نقاط سپیدی رو یدک میکشید.همیشه هستند آدمهایی که علی رغم ظاهر و عملکردِ خسته و نامطلوبشون درون خوبی دارن باید برای تغییر بهشون فرصت داد،دنیا برای همه جا داره برای همه. آقای بران بل، اون نجات دهنده الیور و مردی نیکوکار بود که در تغییر مسیر الیور نقش زیادی ایفا کرد، بران بل زندگی ما میتونن خانوادمون باشن میتونن بهترین دوستای زندگیمون حتی یه غریبه که از کنار ما رد میشه و تو لختی از ثانیه تاثیرمیزاره ...
**اما جالب ترین شخصیت داستان الیور ، فاگین پیر بود ، پیر مردی حریص و پول پرست که میتونی تمام خصایل زشت و ناپسند و توش ببینی، اما فاگین یه نکته مثبت هم داشت ،، همیشه همونی بود که باید باشه ،نقاب نیمزد و دندون های زرد و زشتش رو پشت نقاب خوش آب ور رنگ پنهون نمیکرد . فاگین همیشه دنبال این بودکه به هر وسیله ای به هدفش برسه ،هدف وسیله رو براش توجیح میکرد . درست مثل خیلی های امروز ، همه چیز و زیر پا میگذراند تا به هدفشون برسن ، اعتماد ، علاقه ورفاقت و ...
فاگین قصه زندگی ما گاهی افکار و علایق ما هستند ، باید ازشون دور بود،
گاهی آدمهایی هستند که خود ما وارد زندگیمون میکنیمشون ، که میتونیم نکنیم میدونم خیلی زیاد شد از حوصله خارج شد . اما خود دیکنز هم ممکنه اگر الان بود به این نتیجه میرسید که دنیای هر روز آدمها پر از شخصیتهای داستانش شده شاید خیلی بیشتر از سال 1839 میلادی .. .

نظرات (۴۱)

Loading...

توضیحات

دلنوشته ..............

۱۲ لایک
۴۱ نظر

روزی که چارلز دیکنز از اُلویر کوچک مینوشت شاید قصدش خلق یک داستان خاص و با ظرافت با الهام از شرایط اون روز جامعه و مردمش بود .
میگم که شاید !!
اما هیچ وقت فکرش و میکرد جز الویر تویست که در امتداد زمان ادامه داشت و داره دیگر شخصیتهای داستانش هم همینجوری کِش پیدا کرده باشند؟؟؟
تا این روزهای من و تو ؟
بیل سایکس شرور و حریص ،دزدی بی رحم که هر وقت وارد کارزار داستان میشد جز حرص و بی قانونی چیزی رو یاداوری نمیکرد.درست مثه همین الان، بعضی هارو که میبینی همینن فقط شکلشون عوض شده ،به همین ترتیب میتونی چارلی و ببینی چارلی بیتز دوست الیور شد ، دوستش موند درک متقابلی از هم داشتن این روزا تو زندگیت خیلیا حضوردارند اما تعداد کمی درک متقابل ازت دارند بی چشم داشت دوستت میمونند .نانسی ، دوست بیل سایکس اون مرد شرور بود اما همیشه دوست داشت زندگی خوبی داشته باشه روحش هنوز نقاط سپیدی رو یدک میکشید.همیشه هستند آدمهایی که علی رغم ظاهر و عملکردِ خسته و نامطلوبشون درون خوبی دارن باید برای تغییر بهشون فرصت داد،دنیا برای همه جا داره برای همه. آقای بران بل، اون نجات دهنده الیور و مردی نیکوکار بود که در تغییر مسیر الیور نقش زیادی ایفا کرد، بران بل زندگی ما میتونن خانوادمون باشن میتونن بهترین دوستای زندگیمون حتی یه غریبه که از کنار ما رد میشه و تو لختی از ثانیه تاثیرمیزاره ...
**اما جالب ترین شخصیت داستان الیور ، فاگین پیر بود ، پیر مردی حریص و پول پرست که میتونی تمام خصایل زشت و ناپسند و توش ببینی، اما فاگین یه نکته مثبت هم داشت ،، همیشه همونی بود که باید باشه ،نقاب نیمزد و دندون های زرد و زشتش رو پشت نقاب خوش آب ور رنگ پنهون نمیکرد . فاگین همیشه دنبال این بودکه به هر وسیله ای به هدفش برسه ،هدف وسیله رو براش توجیح میکرد . درست مثل خیلی های امروز ، همه چیز و زیر پا میگذراند تا به هدفشون برسن ، اعتماد ، علاقه ورفاقت و ...
فاگین قصه زندگی ما گاهی افکار و علایق ما هستند ، باید ازشون دور بود،
گاهی آدمهایی هستند که خود ما وارد زندگیمون میکنیمشون ، که میتونیم نکنیم میدونم خیلی زیاد شد از حوصله خارج شد . اما خود دیکنز هم ممکنه اگر الان بود به این نتیجه میرسید که دنیای هر روز آدمها پر از شخصیتهای داستانش شده شاید خیلی بیشتر از سال 1839 میلادی .. .

کارتون و انیمیشن