-الان 17سالته اره؟
+اره
-تو حالت انسانی 17 سالته...ولی تو تقویم خوناشام ها 117 سالته...
+چرا؟
-روح تو 117 سال پیش به دنیای خوناشام ها اومده ...تو خودت تازه اومدی تو دنیای خوناشاما روح مقدمه تو 117 سال پیش برای نیمه خوناشام شدن انتخاب شدی روحت اون موقع به دنیا اومد ولی جسمت 100 سال بد
+تو چند سالته؟
-119 سالمه..
+واسه توهم مث منه؟
-نه...خوناشام های اصیل مث من درست وقتی بدنیا میان که روحشون بدنیا اومد...
+اها
-تو 2 سال از من بزرگتری پس
+تو خوناشامی اره ولی انسانی حدود119 سال میشه...

انتونی اون دستم که زخم شده بود رو گرف...نگاش کرد..و گفت:فک نمی کردم  عمل کنه....
-چی!
+کم پیش میاد که بتونم خون کنترل کنم
-اها....
خودمو از بغلش کشیدم بیرون و بلند شدم واستادم..
+کجا؟
-بریم دیگه..شب شده...
+بشین سر جات.... (به بغلش اشاره کرد)
نشستم زمین و نگاش کردم...چشماش بسته بود....خیلی ناز بود...همین شکلی داشتم نگاش می کردم... که یهو دستمو گرفت دوباره خوابوندم بغل خودش...خیلی ناز میشد وقتی که خواب بود...
+به چی نگاه می کنی؟
-هیچی
-یه سوال بپرسم؟
+بپرش