Marzieh - Tavoos / بانو مرضیه - طاووس

Mix 23 - گلچین آهنگ های خاطره انگیز مرضیه ، دلکش ، الهه

۵۸ ویدیو
آوامتن -۵۸ / ۴۷

Sarv Va Bid - Marzieh / آهنگ سرو و بید از بانو مرضیه

آوامتن
آوامتن

https://www.namasha.com/playlist/Xj31q7XldmZkFVEl
...............................................................................................
سروی و بیدی، بر لب جویی، گرم سخن بودند

بی خبر از خود، هر چه تو گویی، چون دل من بودند


سروِ خود آرا، مست و طرب زا، بر سر ناز آمد

بید کهن را، دید و بگفتا، کز تو چه باز آمد



من که تو بینی سرکِش و سبزم شاهد گلشن ایجادم
مست غرورم و آزادم من

کرده به قامت، شور قیامت پیکر خُرم و آزادم
غرق سُرورم و دلشادم من


آسیبِ خزان هرگز، کِی برگ و بَرَم ریزد
گر برف زمستان ها، یکجا به سَرَم ریزد

چون پیری که دهد پندی به سخن بید آمد
چون پیری که دهد پندی به سخن بید آمد

منِ آشفته سر ای جوان، جهان دیده ام
ز من بِشنو که دلسردی خزان دیده ام
ز گشت زمان چه دانی؟

تو را هرگز کسی سایه ای نبیند به بر
که بُگذارد خَسی یا گُلی در آن سایه سر
چه حاصل ز سرگرانی؟

اگر افتاده حالم وگر بشکسته بالم
همین بس مرا که هر کس مرا بخواند به سایبانی

سروی و بیدی، بر لب جویی، گرم سخن بودند
بی خبر از خود، هر چه تو گویی، چون دل من بودند

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

Sarv Va Bid - Marzieh / آهنگ سرو و بید از بانو مرضیه

۱ لایک
۰ نظر

https://www.namasha.com/playlist/Xj31q7XldmZkFVEl
...............................................................................................
سروی و بیدی، بر لب جویی، گرم سخن بودند

بی خبر از خود، هر چه تو گویی، چون دل من بودند


سروِ خود آرا، مست و طرب زا، بر سر ناز آمد

بید کهن را، دید و بگفتا، کز تو چه باز آمد



من که تو بینی سرکِش و سبزم شاهد گلشن ایجادم
مست غرورم و آزادم من

کرده به قامت، شور قیامت پیکر خُرم و آزادم
غرق سُرورم و دلشادم من


آسیبِ خزان هرگز، کِی برگ و بَرَم ریزد
گر برف زمستان ها، یکجا به سَرَم ریزد

چون پیری که دهد پندی به سخن بید آمد
چون پیری که دهد پندی به سخن بید آمد

منِ آشفته سر ای جوان، جهان دیده ام
ز من بِشنو که دلسردی خزان دیده ام
ز گشت زمان چه دانی؟

تو را هرگز کسی سایه ای نبیند به بر
که بُگذارد خَسی یا گُلی در آن سایه سر
چه حاصل ز سرگرانی؟

اگر افتاده حالم وگر بشکسته بالم
همین بس مرا که هر کس مرا بخواند به سایبانی

سروی و بیدی، بر لب جویی، گرم سخن بودند
بی خبر از خود، هر چه تو گویی، چون دل من بودند

موسیقی و هنر