محمود محبوبیان در کتاب الماس من، اینجا یک دانشگاه است
اینجا یک دانشگاه است
من محیط واقعی در کار و زندگی را همیشه به چشم یک دانشگاه دیده ام، در طول سه دهه از فعالیت حرفه ای که داشتم تقریبا همه نوع پرسنل و نیروی کار در مجموعه هایم مشغول بکار بوده و هستند. آنها از نظر میزان سواد و تحصیلات در سُطوح مختلفی قرار دارند. از کارگر ساده در حد تحصیلات سیکل تا مهندسین، طراحان و مشاورانی که دارای تحصیلات عالیه میباشند.
اما من بیشتر بدنبال سواد واقعی آنها هستم یعنی میزان مهارت و تجربه های واقعی که دارند. چیزی که کمبود آن گاهاً هزینه های مالی و زمانیِ بسیاری را برای من ایجاد میکند چون آنها تجربه های خود را با اشتباهاتی کسب می کنند که هزینه آن را من پرداخت میکنم. من همیشه در چنین مواقعی به آنها میگویم:
(اینجا یک دانشگاه است) منظورم این است که آنها پس از کسب تجربه از اشتباهات خود متوجه این واقعیت باشند که اینجا در محیط واقعی با مسائل روبرو هستند.جایی که تفاوت بین این دو دانشگاه برایشان کاملا قابل لمس و درک میباشد.
https://mahboubiyan.blogsky.com/1402/08/11/post-11
نظرات