در حال بارگذاری ویدیو ...

بازم داستان اوردم براتون قسمت ۲ /=

۹۲ نظر گزارش تخلف
Light
Light

با این حال بی انصافی را از حد نمی گذرانم‌. ممکن است این ساختمان فقط یک استثنا از میان هزاران مورد باشد ولی خب یک استثنای کشنده چندان در خور اداره ی نوسازی نمی باشد. علی ای حال از این موضوع میگذرم و به ساختمان وارد می شوم. پس از یک روز طولانی و ملال انگیز میایید با آسانسور به منزلتان در طبقه ی هفتم بروید که ناگهان چرخ جفا پیشه ی روزگار شما را زیر می گیرد! و با این حقیقت تکان دهنده مواجه می شوید که آسانسور باز خراب است. خونسردی خود را حفظ می کنید و با خود می گویید پله را برای همین طراحی کرده اند دیگر؟! فارغ از آن که بالا رفتن  از پله هایی که کمی بیش از حد، ارتفاع دارند به سان صخره نوردی جلوه می نماید و وقتی به طبقه ی دوم رسیدید کشکک هایتان - اگر چیزی ازشان باقی مانده باشد- به فریاد در می آیند . اینجاست که ترجیح می دهید آسانسور را عمودی هل داده ولی دیگر این جام زهر را ننوشید!  به هر نحوی که شده خود را به طبقه ی مقصود می رسانید و وارد منزل می شوید. حال وقت استراحت در اتاقتان است که تا سر بر بالین می گذارید صدای جارو برقی کشیدن همسایه به صدای تلویزیونشان اضافه می شود. چشم غره ای به دیوار اتاق می روید و با خود فکر می کنید که اگر جای آن دستمال کاغذی می گذاشتند بیشتر تاثیر میگذاشت. شاید معمار گرامی(؟) این دیوار را به عنوان یک مزیت برای ساختمان در نظر گرفته باشد. مضمون تبلیغش این چنین باید باشد احتمالا: " آیا از بی تلویزیونی در اتاقتان رنج می برید؟ آیا از اینکه برای شنیدن دعوای زن و شوهری همسایه باید گوشتان را به دیوار بچسبانید در عذابید؟آیا از آسایش اتاقتان خسته شده اید؟ پس اتاق هایتان را به ما بسپارید. "
و اینگونه همچین دیوار هایی ساخته شد که اگر حمایت شوند در آینده و با پیشرفت تکنولوژی می توان انتظار داشت که بتوان از تصویر تلویزیون همسایه هم بهره گرفت!
ادامه دارد....

نظرات (۹۲)

Loading...

توضیحات

بازم داستان اوردم براتون قسمت ۲ /=

۹ لایک
۹۲ نظر

با این حال بی انصافی را از حد نمی گذرانم‌. ممکن است این ساختمان فقط یک استثنا از میان هزاران مورد باشد ولی خب یک استثنای کشنده چندان در خور اداره ی نوسازی نمی باشد. علی ای حال از این موضوع میگذرم و به ساختمان وارد می شوم. پس از یک روز طولانی و ملال انگیز میایید با آسانسور به منزلتان در طبقه ی هفتم بروید که ناگهان چرخ جفا پیشه ی روزگار شما را زیر می گیرد! و با این حقیقت تکان دهنده مواجه می شوید که آسانسور باز خراب است. خونسردی خود را حفظ می کنید و با خود می گویید پله را برای همین طراحی کرده اند دیگر؟! فارغ از آن که بالا رفتن  از پله هایی که کمی بیش از حد، ارتفاع دارند به سان صخره نوردی جلوه می نماید و وقتی به طبقه ی دوم رسیدید کشکک هایتان - اگر چیزی ازشان باقی مانده باشد- به فریاد در می آیند . اینجاست که ترجیح می دهید آسانسور را عمودی هل داده ولی دیگر این جام زهر را ننوشید!  به هر نحوی که شده خود را به طبقه ی مقصود می رسانید و وارد منزل می شوید. حال وقت استراحت در اتاقتان است که تا سر بر بالین می گذارید صدای جارو برقی کشیدن همسایه به صدای تلویزیونشان اضافه می شود. چشم غره ای به دیوار اتاق می روید و با خود فکر می کنید که اگر جای آن دستمال کاغذی می گذاشتند بیشتر تاثیر میگذاشت. شاید معمار گرامی(؟) این دیوار را به عنوان یک مزیت برای ساختمان در نظر گرفته باشد. مضمون تبلیغش این چنین باید باشد احتمالا: " آیا از بی تلویزیونی در اتاقتان رنج می برید؟ آیا از اینکه برای شنیدن دعوای زن و شوهری همسایه باید گوشتان را به دیوار بچسبانید در عذابید؟آیا از آسایش اتاقتان خسته شده اید؟ پس اتاق هایتان را به ما بسپارید. "
و اینگونه همچین دیوار هایی ساخته شد که اگر حمایت شوند در آینده و با پیشرفت تکنولوژی می توان انتظار داشت که بتوان از تصویر تلویزیون همسایه هم بهره گرفت!
ادامه دارد....