امشب دلم می خواد؛ تا فردا می بنوشم من!
زیباترینِ جامه هایم را؛ بپوشم من…
با شوقِ بی حد، باغچه هامونوُ صفا دادم
امشب تا میشد؛ گل توی گلدون ها جا دادم
از خونه ی ما؛ نا امیدی ها سفر کرده
گویا دعاهای منِ خسته، اثر کرده…
من لحظه ها را می شمارم؛ تا رسد فردا
آن لحظه ی خوبِ در آغوشت کشیدن ها
امشب دلم می خواد؛ تا فردا می بنوشم من!
زیباترینِ جامه هایم را؛ بپوشم من…
با شوقِ بی حد، باغچه هامونوُ صفا دادم
بعد از جدایی ها، آن بی وفایی ها
فردا، تو می آیی… فردا، تو می آیی…
بعد از گسستن ها…آن دل شکستن ها…
فردا؛ تو می آیی…
*******
ای خالق عالم دیوانه ترم کن
بیچاره عشقم بیچاره ترم کن
این خاکی شرمنده موجود سرافکنده
با چشم پر از گریه رو سوی تو آورده
ای خالق عالم دیوانه ترم کن
بیچاره عشقم بیچاره ترم کن
من رو سیهم بر دل گنهم
ای بنده نواز بنما تو رهم
خالی ز گنه نیست خدا روز و شب من
بر عذر گناهان چه کنم بسته لب من
*******
الهی به مستان جام شهود
به عقل آفرینان بزم وجود
به آنان که بی باده مست آمدند
ننوشیده می می پرست آمدند
دلم مجمر آتش تور کن گلم ساغر آب انگور کن
به ساغرکشان شراب ازل به میخوارگان می لمیزل
در این حال مستی صفا کردم
تو را ای خدا من صدا کردم
از این روزگاری که من دیده ام
چه شبها خدایا خدا کردم
نهادم سر سجده بر خاکت
به درگاهت امشب دعا کردم
شرار عمر فانی من طلوع جاودان تویی تو
نشان ناتوانی من توان بی نشان تویی تو
تو شور عشقم داده ای مرا تو رسوا کرده ای
به کوی اهل دل مرا تومست وشیدا کرده ای
کجا روم که چاره ساز ای خدا تویی
نیاز هر چه بی نیار ای خدا تویی
*******
گل سنگم چی بگم از دل تنگم
*******
مستی هم درد منو دیگه دوا نمیکنه
*******
تو آخرین طبیبی
که لحظه های آخر به داد من رسیدی
تو نوری از خدائی که پیغام خدا را
به گوش من رساندی به روح من دمیدی
زیباترین بهاری پایان انتظاری
برای منه تنها تو یک حریم امنی
تو بهترین دوائی برا ی خستگیهام
من کوله باره عشقو تا پای جان کشیدم
در زیر سایه های خوش باوری خزیدم
امّا یه قلب ساده ندیدم که ندیدم
من از تکراره حرف دوستت دارم خسته ام
من به اون کس که باید دل ببندم بسته ام