14040818: تاریخ شفاهی: گفتگو با حاجقاسم صادقی از نیروهای مدافع آبادان / قسمت اول
لما خودشان با زنبیل میآمدند خرید. بعضی ها با زنیبل، بعضیها با کیسه. شیخحسین انصاریان سرکههای بابای مرا دوست داشت. چندکوزه قدیمی در خانه داشتیم. بابا میرفت از میدون، انگور، سیب یا انجیر میخرید و اینها را در آنکوزهها سرکه می کرد. بابا، با ذکر سرکه درست میکرد. به همینخاطر سرکههایش برای علما دلنشین بود.
گفتگو با حاجقاسم صادقی از نیروهای مدافع آبادان/ قسمت اول
متولد محله صاوومپزخونه هستم
شیخحسین و آقای مکارم شیرازی مشتری مغازه پدرم بودند
شهادت شهید اندرزگو در محله ما رخ داد/جنازه را دیدم
اهالی انجمن حجتیه تذکر نمیدادند
تحت تعقیب بودم ولی دستگیر نشدم
اولینجرقه تفکر حکومت اسلامی را در مقر باغ گلشن دیدیم
جای دوهزار نفر، ۵ هزار نفر برای اعزام به جبهه آمدند
نظرات