دکتر عباسی
قصه در قرآن و درام در غرب (۱)
جلسه ۱۰۲۳ کلبه کرامت
ارائه شده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۲
در سرفصل نقشه خدا و هندسه الهی
و کلاً نقص علیک من أنباء الرسل ما نثبت به فؤادک، این آیه، منظور حضرت الله در کتابش، قرآن کریم (سوره هود، آیه 120) است از بحث قصه و بیان قصهها برای پیامبر صلوات الله علیه، و برای ما روشن میسازد که هدف آن فقط ایجاد نوعی سرگرمی برای پیامبر صلی الله علیه نیست؛ اما آیا "رمان" و "درام" در تلقی غربی نیز همین است؟ اساساً در غرب از چه زاویهای و به چه چشمی به قصهها و داستانها نگاه میکنند؟ باید گفت که تلقی غرب کلاسیک در اندیشه فلاسفهای چون افلاطون و ارسطو از روایت داستان و هدف آنها در ساختن ذهنیت در مخاطب، و بعد از آن در تلقی مدرن و ایجاد کشش و کنشهای عاطفی در قالب درام و رمان و نمایش آن روی پرده سینما، هر دو مورد تفاوتهای اساسی با این تعریف قرآن کریم از قصه و روایت قصه دارند. این تفاوت را میتوان به دقت در "قصه خلقت" بررسی نمود؛ جاییکه چهار قصه موضوعیت پیدا میکند، قصه حضرت الله تبارک و تعالی از خلقت جهان بهعنوان قصه اول، قصه ابلیس و شرارتها و شیطنتهایش در حسادت به آدم علیه السلام بهعنوان قصه دوم، قصه آدم علیه السلام بهعنوان قصه سوم و قصه عالم و جهان خلقت الهی بهعنوان قصه چهارم. اما نقش ما، در این ماجرا چیست؟ تکلیف ما در قبال میراث آدم علیه السلام در نظام خلافت اللهی چیست؟ در واقع بحث آیه مذکور ناظر به همین موضوع است، این "تثبیت فؤاد"، بناست ما را به این امر برساند که در رقم زدن "پنجمین قصه" از قصههای خلقت، که قصه بنی آدم است، چه مواردی را باید ما مد نظر قرار دهیم؛ این موضوع بحث در این جلسه از کرسی نظریهپردازی کلبه کرامت است.
#سینما
#قصه_پیامبران
#قرآن_کریم
#دنیا
#آخرت
نظرات