نقد فیلم سوپرمن
سوپرمنِ جیمز گان یک ایدئولوژیِ پُر سیاستِ هالیوودی از مجموعه فیلمهاییهایی است که به مفهومِ هنر در قالبِ درام تجاوز کردهاند تا شمایلی از سُلطهجویی در آن پدیدار شود. من نمیتوانم سینما را حاصلِ اندیشههای مزاحمِ سیاسی بدانم امّا متأسفانه اَبَرقهرمانهای هالیوودی گُفتمانِ انگارهها، جامعیَّت بخشیدن به مجموعه سائِقهای اهدافِ فرهنگیِ یک حکومت، را نقض و در تابوتی از نوستاژیهای بَدویِ کودکانه قرار میدهند. این گفتمان تبدیل به بخشِ عظیمی از سیاستهای عرضه کنندهی هنر در هالیوود به جهان شده. من آن قدرتی از یک پروتاگونیست را به شما نشان میدهم که هیچ آنتاگونیستی نمیتواند نهی کنندهی آن باشد. رعایتِ قواعد درام نویسی، نوستالژیهایی که باید ضدِّقهرمان را قویتر از هر قهرمانی ، و در نهایت ارجاع به کهناُلگوهای کُمیکْ بخشی از نفوذِ فرهنگی به سبک و سیاقِ هالیوود است که همچین بفهمی نفهمی «هری پاتر» هم در آن دسته قرار میگیرد. امّا «سوپرمن» به عنوان یک فرازمینی که از جنسِ آدمهای روی زمین نیست چرا دلش فقط برای آمریکاییها باید بسوزد؟، مگر آمریکاییها فقط آدم هستند؟ من در کودکی کلاسهای زبانِ انگلیسی میرفتم، در سطوحِ پایین آن میخواندیم آدمهای انگلستان، آمریکا، فرانسه و آلمان از شکلات استفاده میکنند، آنها از همان سطوحِ آموزشیِ پایین هم سُلطهجویی را آغاز کردهاند و اتفاقاً این کتابها در کشورمان تدریس میشود و...
متن کامل را در مجله سینمایی برداشت بلند بخوانید.
https://longtake.ir/mag/?p=25851
نظرات