ادیت هام
خببب بالاخره سالگر سولی هم رسید:] (کپ)
درخشش تو فراتر از صحنه بود سولی. تو نور بودی در عصری که سایه ها بلندتر از همیشه بودند و لبخندت گلی بود که زود پژمرد اما عطرش تا همیشه در خاطر ما می ماند.
هیچکس از پشت لبخند زیبای تو خبر نداشت. در دنیایی که سعی میکرد تو را به شکل دیگری قالب بزند تو فقط می خواستی خودت باشی
آسوده بخواب سولی ما هرگز آن دختر با لبخند های فرا زیبا روح آزاد و نگاه های جسورانه را فراموش نمی کنیم. مرزهای دنیای ما برای روح بزرگ تو خیلی کوچک بودند.
نظرات (۲۲)