در حال بارگذاری ویدیو ...

دنیای تحلیل گری و معامله گری و وابستگی یک سویه ی آن ها

ذهن بورسی
ذهن بورسی

تحلیل گری در مقابل معامله گری
تفاوت دنیای تحلیل گری و معامله گری بسیار ریشه ای و عمیق است،گروهی براین باورندکه تحلیلگری همان معامله گری است

و زمانی که به علم تحلیلگری دست یافتند، خود را معامله گران قوی و قدرتمندی تلقی می کنند،و با این تصور وارد بازار می شوند و سرمایه های خود را با سرعتی باورنکردنی از دست می دهند.

تحلیل گری
تحلیل گران افرادی هستند که اطلاعات خود را از دنیای روزمره ما اقتباس می کنند, در واقع آن ها با استناد به تعاریف تحلیلی و روش های ساختار یافته که خروجی درس ها و آموزش های متداول است به سوی هدف خود حرکت می کنند.
بنابراین عملکرد آن ها در نهایت می تواند صرفا برای ما خوشایند باشد. چرا که آن ها نتایجی را به ما عرضه می کنند که برای ما قابل فهم و خوشایند است چرا که این اطلاعات از همان مجاری بدست آمده است که ما هم به آن ها دسترسی داشتیم و تصور می کنیم همین عملکرد می تواند راهنمای جامعی برای ما باشد. حال آنکه در واقعیت نتایج دیگری نصیب ما می شود.
معامله گری
معامله گری هنری است که نتیجه ی تبدیل دانش تحلیل گری ما به نیازهای دلخواه بازار است و در واقع معامله گری تلفیقی است از قوانینی که بازار بر ما دیکته می کند و علم تحلیل گری. قوانین بازار کاملا در بیشتر مواقع در تقابل با خواسته ها و تعاریف عمومی ما از زندگی است. ما در آن جا با قاعده ی عدم قطعیت مواجه هستیم.

جایی که رخدادهای تصادفی بخش انکارناپذیر آن هستند. حال آنکه هر چند در درس های آمار و احتمالات با این ادبیات آشنا باشیم ولی به کار گیری این دانش جدید خصوصا آنجا که بحث سرمایه گذاری و از دست دادن پول درمیان باشد کاری سخت و دشوار است.

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

دنیای تحلیل گری و معامله گری و وابستگی یک سویه ی آن ها

۰ لایک
۰ نظر

تحلیل گری در مقابل معامله گری
تفاوت دنیای تحلیل گری و معامله گری بسیار ریشه ای و عمیق است،گروهی براین باورندکه تحلیلگری همان معامله گری است

و زمانی که به علم تحلیلگری دست یافتند، خود را معامله گران قوی و قدرتمندی تلقی می کنند،و با این تصور وارد بازار می شوند و سرمایه های خود را با سرعتی باورنکردنی از دست می دهند.

تحلیل گری
تحلیل گران افرادی هستند که اطلاعات خود را از دنیای روزمره ما اقتباس می کنند, در واقع آن ها با استناد به تعاریف تحلیلی و روش های ساختار یافته که خروجی درس ها و آموزش های متداول است به سوی هدف خود حرکت می کنند.
بنابراین عملکرد آن ها در نهایت می تواند صرفا برای ما خوشایند باشد. چرا که آن ها نتایجی را به ما عرضه می کنند که برای ما قابل فهم و خوشایند است چرا که این اطلاعات از همان مجاری بدست آمده است که ما هم به آن ها دسترسی داشتیم و تصور می کنیم همین عملکرد می تواند راهنمای جامعی برای ما باشد. حال آنکه در واقعیت نتایج دیگری نصیب ما می شود.
معامله گری
معامله گری هنری است که نتیجه ی تبدیل دانش تحلیل گری ما به نیازهای دلخواه بازار است و در واقع معامله گری تلفیقی است از قوانینی که بازار بر ما دیکته می کند و علم تحلیل گری. قوانین بازار کاملا در بیشتر مواقع در تقابل با خواسته ها و تعاریف عمومی ما از زندگی است. ما در آن جا با قاعده ی عدم قطعیت مواجه هستیم.

جایی که رخدادهای تصادفی بخش انکارناپذیر آن هستند. حال آنکه هر چند در درس های آمار و احتمالات با این ادبیات آشنا باشیم ولی به کار گیری این دانش جدید خصوصا آنجا که بحث سرمایه گذاری و از دست دادن پول درمیان باشد کاری سخت و دشوار است.

آموزش