بنویس : شاعر حسن اسدی" شبدیز صدای دکلمه سپهر کیانی
بنویس
مراتبسمِ خورشیدِشب شکن بنویس
طلوعِ بابکِ گل درشبِ چمن بنویس
اگرچه برتن من،چیره شدخلیفه ی غم
مرابرنده ی این جنگِ تن به تن بنویس!
پس ازهزارزمستانِ مرگ.زنده شدم
مرابهارترین زنده .درکفن بنویس!
اگرچه شبنم روحم به آفتاب رسید
مرااسیرزمین. درطلسمِ تن بنویس
زنافه ی دل من ،عطرنابِ عشق بنوش
ومُشکبیز ترازنافه ی خُتن بنویس
زقصرماه،به چشم سیاه،پرزده ام
مراپرنده ترازبوی پیرهن بنویس
اگرنمازوطن را،به خون وضونکنم
وطن فروش ترین،مردِ بی وطن بنویس!
دلِ شکسته ی «شبدیز»ازغرور.تهی ست
شکست های جهان را ،به نام من بنویس
شبدیز
نظرات