این ویدیو داستان زندگی یکی از تأثیرگذارترین سیاستمداران تاریخ معاصر ایران است؛ محمد مصدق، مردی که نفت ایران را ملی کرد و نامش به یکی از مهم‌ترین دوران تاریخ سیاسی کشور گره خورد.
مصدق شخصیتی منحصر به فرد بود. پیرمردی که جلسات مهم را در اتاق خواب خود برگزار می‌کرد و با لباس خواب با مقامات بین‌المللی دیدار می‌نمود. او درک عمیقی از قدرت تئاتر سیاسی داشت و از بدنش به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهدافش استفاده می‌کرد. وقتی نیاز بود غش می‌کرد، هنگام ضرورت تظاهر به ضعف می‌نمود، و به اختیار خود اخم می‌کرد یا می‌خندید. پتو و لباس خوابش به نمادهای سبک سیاسی او تبدیل شده بودند. او سال‌ها تجربه سیاسی داشت، اما در عین حال زندگی بسیار ساده‌ای می‌گذراند. مردی مذهبی بود اما از تنوع و کثرت‌گرایی حمایت می‌کرد.
داستان مصدق تنها زندگی‌نامه یک سیاستمدار نیست. این روایت ایرانی است که در برهه حساسی از تاریخ قرار گرفته بود - کشوری بین سنت و تجدد، میان تأثیرات شرق و غرب، و در کشمکش بین اقتدار شاهنشاهی و اراده مردمی. مصدق نماینده نسلی بود که آرزوی استقلال ایران و کنترل منابع طبیعی کشور را داشت.
اما براستی او چه کرد؟ آیا ملی کردن صنعت نفت به سود ایران تمام شد؟ آیا تصمیمات او کشور را به استقلال واقعی رساند یا آن را در دام تحولاتی انداخت که تا دهه‌ها پس از آن بر سرنوشت ایران سایه افکند؟ پس از گذشت هفت دهه، هنوز پاسخ این سؤالات مورد بحث است. برخی او را قهرمان ملی می‌دانند که برای اولین بار در قرنهای‌ اخیر، ایران را در برابر قدرت‌های بزرگ به پیروزی رساند. اما دیگرانی هم هستند که معتقدند مصدق، هر چند نیت‌ش خوب بود، اما سیاست‌های او راه را برای بی‌ثباتی‌هایی هموار کرد که ایران را از مسیر توسعه پایدار دور کرد. حقیقت شاید در جایی میان این دو دیدگاه نهفته باشد - در داستان مردی که با آرمان‌های بلند شروع کرد، اما در پیچیدگی‌های سیاست داخلی و فشارهای بین‌المللی گرفتار آمد.

منابع اصلی:
- کتاب ایرانیان نامدار، نوشته عباس میلانی
- کتاب ایران بین دو انقلاب، نوشته یرواند آبراهامیان