فیلمی که عراق را تکان داد؛ شب تولد یک هیولا
بغداد، ۳۱تیر 1358. رئیسجمهور تازه منصوب شده، اعضای حزب بعث را به جلسهای در یک سالن اجتماعات در بغداد فراخوانده است. نام او صدام حسین است. کمتر از یک هفته از ریاست جمهوریاش میگذرد، اما حالا عراق از آنِ اوست و میخواهد همه این را بدانند. تابستان است و دمای بیرون از ۴۰ درجه سانتیگراد بالاتر رفته. سالن گرم است، به شدت گرم. صدام با طمأنینه روی صحنه میرود، چند کاغذ را جابجا میکند و به یادداشتهایش نگاهی میاندازد.
کمی پیش از ورود رئیسجمهور تازه منصوب شده، یکی از مردانش روی صحنه ظاهر شده و به جمعیت اطلاع می دهد: «توطئهای هولناک علیه رئیسجمهور و علیه عراق کشف شده است. گروهی از اعضای بلندپایه حزب برای برکناری صدام حسین از قدرت توطئه کردهاند.» و سپس جملهای که خون را در رگهای حاضران منجمد میکند: «عاملان گناهکار همگی در همین سالن حضور دارند.»
حالا جمعیت در سکوتی مرگبار فرو رفته است. رئیسجمهور کنترل کامل اوضاع را در دست دارد.
صدام با اشارهای آرام، مردی را به روی صحنه فرا میخواند. مردی قد بلند، لاغر و میانسال از میان جمعیت به سمت صحنه حرکت میکند.. نامش محیی عبدالحسین مشهدی است، از اعضای شورای فرماندهی انقلاب و مردی قدرتمند. اما چندی پیش، در جلسهای با صدام مخالفت کرده بود؛ اشتباهی مرگبار. او روی صحنه میرود و پشت میکروفون میایستد.
نظرات