نقد فیلم Anemone آنمونی
آنمونی ساخته رونان دی-لوئیس یک فیلمِ خوابآور از جهانی است که پُر از انتظار و کِشِش به سوی دَنیل شده. سینمایی که ادعای هُنَری بودن دارد در حالی که نه داستاناش و نه دوربیناش چُنین است. دقیقاً تا 20 دقیقهی ابتدایی ما هیچی از فیلم نمیفهمیم بعد که آن دختر با صلیبِ بر گردناش مانند «جن گیر» ویلیام فریدکین، بر تختِ دی-لوئیس ظاهر میشود و سکانسْ با کاتی بر مادرِ هدف آغاز میشود و این دیتِل، نه فکت، به بیننده داده میشود که دعوای پسر باعث رفتنِ پدر نزدِ برادرش شده، تماشاگر کمی دستگیرش میشود. من به عنوان یک فیلمبین با دوربینای که دائما تِرَک میشود، از جنگل و... برداشت میکند طرفم. خُب این حرکات به ما استعداد و فهمِ بالای فیلمساز را میرساند امّا از دی-لوئیس ها بیشتر باید انتظار داشت. دنیل بهترین بازیگر برای کارگردانی است که تجربه و نبوغ دارد. با پُل توماس اندرسون در «رشتهی خیال»، «خون بپا خواهد شد» بهترین آثارش را بجا گذاشت و بازگشت او بعد از یک خداحافظیِ طولانی، با فیلمی که منِ فیلمباز را به یادِ آثارِ اخیرِ براندو میاندازد، غمانگیز است و...
متن کامل را در مجله سینمایی برداشت بلند بخوانید.
https://longtake.ir/mag/?p=25922
نظرات