سقوط هواپیمای اوکراینی
یک لات بی سر و پا برادرم را کشت
همه یقه پدر را گرفتند:
چه پدری هستی که ساکت نشسته ای؟!
پدرم شمشیر کشید و پای آن لات را از محل قطع کرد
بچه خردسالمان در کوچه گمان کرد لات را دیده
سنگ انداخت و به سر برادر دیگرم خورد
حالا همه مقابل پدر ایستاده
خونخواه برادر دیگرم شدند
حتی آن لات بی سر و پا...
نظرات