در حال بارگذاری ویدیو ...

فن فیکشن Kill Or Kiss __ پارت 64

۳ نظر گزارش تخلف
bangtan pinky girl
bangtan pinky girl

تو ذهنم دنبال راه حل حساسیت جونگ کوک بودم . اون زمانا با پسرای B.A.P جمع میشدیم یه جا و درمورد همچین بیماری هایی حرف میزدیم . درمورد علایمشون ... راه درمونشون ..
میدونستم باید واسه حساسیتش پوره ببرم براش . پوره شدیدا واسه حساسیت خوب بود .
وارد یه مغازه شدم و پوره خریدم . 15 دیقه ای برگشتم سمت جونگ کوک .
من ـ دستتو بده بهم .
با تعجب بهم نگاه کرد ـ پوره‌ ؟ 0ـ0
من ـ بهم اعتماد کن .
وقتی داشتم پوره رو به قرمزیای رو پوستش میزدم متوجه نگاه سنگین جونگ کوک نبودم .
وقتی کارم تموم شد آروم صدام کرد ـ جنی ... به نظرت من یه احمقم نه ؟
مکث کردم . لبخند زدم و بهش نگاه کردم ـ نه . به نظرم کیوتی .
جونگ کوک ـ چی میگی اگه بگم دوست دارم ؟
صداش کاملا جدی بود و معلوم بود شوخی نمیکنه . در عین حال ، سوال یهوییش کاملا شوکم کرده بود . اصلا نمیتونستم چوابی بدم بهش .
تنها کاری که تونستم بکنم این بود که به یه نقطه ی دیگه نگاه کنم .
ولی وقتی این کارو کردم ، یه چیزی اونور تر دیدم . جونگ کوک دید به یه جایی خیره شدم پس اونم رد نگاهمو دنبال کرد..
جونگ کوک ـ اونا ... اونا یونگی و یوکی نیستن ؟ 0ـــ0

نظرات (۳)

Loading...

توضیحات

فن فیکشن Kill Or Kiss __ پارت 64

۱۲ لایک
۳ نظر

تو ذهنم دنبال راه حل حساسیت جونگ کوک بودم . اون زمانا با پسرای B.A.P جمع میشدیم یه جا و درمورد همچین بیماری هایی حرف میزدیم . درمورد علایمشون ... راه درمونشون ..
میدونستم باید واسه حساسیتش پوره ببرم براش . پوره شدیدا واسه حساسیت خوب بود .
وارد یه مغازه شدم و پوره خریدم . 15 دیقه ای برگشتم سمت جونگ کوک .
من ـ دستتو بده بهم .
با تعجب بهم نگاه کرد ـ پوره‌ ؟ 0ـ0
من ـ بهم اعتماد کن .
وقتی داشتم پوره رو به قرمزیای رو پوستش میزدم متوجه نگاه سنگین جونگ کوک نبودم .
وقتی کارم تموم شد آروم صدام کرد ـ جنی ... به نظرت من یه احمقم نه ؟
مکث کردم . لبخند زدم و بهش نگاه کردم ـ نه . به نظرم کیوتی .
جونگ کوک ـ چی میگی اگه بگم دوست دارم ؟
صداش کاملا جدی بود و معلوم بود شوخی نمیکنه . در عین حال ، سوال یهوییش کاملا شوکم کرده بود . اصلا نمیتونستم چوابی بدم بهش .
تنها کاری که تونستم بکنم این بود که به یه نقطه ی دیگه نگاه کنم .
ولی وقتی این کارو کردم ، یه چیزی اونور تر دیدم . جونگ کوک دید به یه جایی خیره شدم پس اونم رد نگاهمو دنبال کرد..
جونگ کوک ـ اونا ... اونا یونگی و یوکی نیستن ؟ 0ـــ0