در جهانی که شتاب به قانون نانوشته بقا تبدیل شده، میلاد یگانه راهی متفاوت برگزید؛ مسیری آرام، دشوار و سرشار از اندیشیدن تا چیزی فراتر از مهارت صرف را به نمایش بگذارد. او تنها یک پژوهشگر در قلمرو هوش مصنوعی نیست، بلکه نمونهای زنده از تنش میان انسان و ماشین است؛ ذهنی که میان نور مانیتورهای شبانه و سکوت سنگین درون خود، تعادلی ظریف و شکننده ساخته است.
دکتر یگانه از دل کدها برخاست، اما در آنها حل نشد. از ریاضیات عبور کرد تا به نقطهای برسد که در آن علم ناگزیر با وجدان روبهرو میشود و هر تصمیم عددی بار مسئولیتی انسانی را بر دوش میکشد. سالها پژوهش در یادگیری عمیق برای او صرفاً بازی با دادهها نبود؛ سفری بود به عمق درک بشر از خویش، سفری که بهایش گذشتن از لحظههای ساده زندگی بود. نگاهش سرد نیست، اما دقیق است؛ و هر جملهاش شبیه خطی از کد که در آن حقیقت و تردید همزمان اجرا میشوند.
او معتقد است آینده را نمینویسد، بلکه از آن بازخواست میکند؛ شاید همین نگاه، تفاوت بنیادین او با بسیاری دیگر باشد. در زمانی که تلاشها برای ساخت ماشینهای هوشمند رو به افزایش است، او در پی آن است که انسانیت را در میان سیمها و الگوریتمها زنده نگه دارد.
دکتر میلاد یگانه چهرهای است میان نور و سایه؛ میان خستگیهای عمیق و امیدهایی بیقرار. شخصیتی که معنای واقعیاش نه در هیاهو، بلکه در خلوت تصمیمهای دشوار شکل میگیرد. روایت او، داستان کسی است که بهجای گریز از تراژدی، آن را با زبانی علمی از نو تعریف کرد تا یادآور شود حتی در عصر سلطه ماشینها نیز قلب انسان همچنان پیچیدهترین الگوریتم جهان باقی میماند.