نقد فیلم ترک عمیق
تَرَک عمیق به نویسندگی و کارگردانیِ آرمان زرینکوب از میل به شناخت انسان در تنهاییِ درونی و بیرونیاش یک همولوژیِ چندبُعدی ساخته که میتوان فیلم را همانگونه که نامِ قبلیاش «والس سهنفره» بوده تعبیرِ وارونهای از جنسِ سریالهای جیرانی کرد. اولین مواجههام با «تَرَک عمیق»، یادآوریِ «پدر» ساختهی زلر بود و در ادامه فراموشی و آلزایمرِ شناختی. آیا آلزایمر و یا بیماریهای روانیِ فردی با همصحبتی کُنترل میشوند؟ تنهایی برای محمود، رضا بابک و فخری، گلچهره سجادیه، در جمعی از مضافالیههای نفرتانگیز خُلاصه میشود. فیلم به دو نیمه تقسیم خواهد شد. از وقتی که محمود از آسایشگاه بازگشته و ما میبینیم که فخری با او رفتارِ خصمانهای دارد و محمود با دیدن طرزِ چاقو دست گرفتنِ فخری از او میترسد و به 110 زنگ میزند تا وقتی که آن افسر واردِ خانهشان میشود و محمود او را به همصحبتی دعوت میکند. در این فاصله فیلمساز چند رواننژندیِ جامعْ را برای ما روشن میکند. میلِ محمود به فخری، تنفر فخری از او، ترسِ محمود از انتقامی نهفته در فخری و ناتوانی فخری برای اجرایی کردنِ نقشهی یک قتل. مجموعهی این سائقها استیصالهایی مُعلَق به وجود میآورند که در نهایت به کشفِ تالیفاسدِ اصلی خواهند انجامید و...
متن کامل را در مجله سینمایی برداشت بلند بخوانید.
https://longtake.ir/mag/?p=25868
نظرات