نقد تئاتر گورآبه

Ali Rafiei Vardanjani
Ali Rafiei Vardanjani

گورآبه به کارگردانی کوروش عنایتی یک نمایش دست‌وپا شکسته از شهر قصّه‌ها است. عنایتی که بازیِ تأمل برانگیزی در «راه باریک پشت کوه» محمدحسین سطانی، ایفا کرد اکنون در جایگاهِ مؤلف نویدِ آینده‌ای درخشان را به علاقه‌مندان این عرصه می‌دهد. اولین مواجهه من با متن نوستالژی‌هایی بود از ادبیات که برایم یادآوری شد. «ملکوت» بهرام صادقی، «بوف کور» صادق هدایت، «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری. این نوستالژی‌ها در مسیرِ یک لفاظی از مؤلف تبدیل به سوبژکتیو در یک اُبژه‌ی انحصاری شده‌اند. داستان‌گوییِ عنایتی را دوست نداشتم چرا که جزئیاتِ خوبی را کنارِ هم چیده امّا هیچ کدام نتوانسته‌اند به کلّیتِ درام ختم شوند. ما شاهدِ نمایشی در یک موزه هستیم یا دانشجویانی را می‌بینیم که با کنجکاویِ بیشتر سر از زمان‌های گذشته و طلسمِ اَبدیِ دیگران در می‌آورند؟. نقطه‌ی پایانی بر این کنجکاوی می‌بینیم امّا این نقطه‌ی پایان چه ارتباطی با جانان پیدا کرده؟. من نیت‌خوانی نخواهم کرد و تفسیر مذهبی بلد نیستم؛ بنظرم حضورِ شخصیتی مانند جن در یک درام می‌تواند به مراتب پایان‌بندیِ عمیق‌تری به همراه داشته باشد، به عنوان مثال: شروع و پایانِ داستان آقای مودّت در «ملکوت» بهرام صادقی، در ساعت 11 چهارشنبه‌ی هفته‌ی گذشته و...
متن کامل را در روزنامه‌ی اینترنتی برداشت بلند بخوانید.
https://longtake.ir/?p=24801

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

نقد تئاتر گورآبه

۰ لایک
۰ نظر

گورآبه به کارگردانی کوروش عنایتی یک نمایش دست‌وپا شکسته از شهر قصّه‌ها است. عنایتی که بازیِ تأمل برانگیزی در «راه باریک پشت کوه» محمدحسین سطانی، ایفا کرد اکنون در جایگاهِ مؤلف نویدِ آینده‌ای درخشان را به علاقه‌مندان این عرصه می‌دهد. اولین مواجهه من با متن نوستالژی‌هایی بود از ادبیات که برایم یادآوری شد. «ملکوت» بهرام صادقی، «بوف کور» صادق هدایت، «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری. این نوستالژی‌ها در مسیرِ یک لفاظی از مؤلف تبدیل به سوبژکتیو در یک اُبژه‌ی انحصاری شده‌اند. داستان‌گوییِ عنایتی را دوست نداشتم چرا که جزئیاتِ خوبی را کنارِ هم چیده امّا هیچ کدام نتوانسته‌اند به کلّیتِ درام ختم شوند. ما شاهدِ نمایشی در یک موزه هستیم یا دانشجویانی را می‌بینیم که با کنجکاویِ بیشتر سر از زمان‌های گذشته و طلسمِ اَبدیِ دیگران در می‌آورند؟. نقطه‌ی پایانی بر این کنجکاوی می‌بینیم امّا این نقطه‌ی پایان چه ارتباطی با جانان پیدا کرده؟. من نیت‌خوانی نخواهم کرد و تفسیر مذهبی بلد نیستم؛ بنظرم حضورِ شخصیتی مانند جن در یک درام می‌تواند به مراتب پایان‌بندیِ عمیق‌تری به همراه داشته باشد، به عنوان مثال: شروع و پایانِ داستان آقای مودّت در «ملکوت» بهرام صادقی، در ساعت 11 چهارشنبه‌ی هفته‌ی گذشته و...
متن کامل را در روزنامه‌ی اینترنتی برداشت بلند بخوانید.
https://longtake.ir/?p=24801