سریال پرواز- قسمت 927 (کشته شدن کمال نارایان توسط چکور+خلاصه)
سریال پرواز. قسمت 927
خلاصه کوتاه: (خلاصه اختصاصی میباشد. کپی ممنوع***)
این قسمت شروع می شه با چکور که به خاطر بچش میخواد کمال نارایان رو بکشه و تمام عقده هایی که روی دلش تلمبار شده بود رو میریزه بیرون و میگه که کمال نارایان من امروز تو رو نابود می کنم. کمال نارایان میگه تو چی داری میگی؟ تو آدم خوبی بودی. چرا داری شورش به پا می کنی؟ (چه مرتیکه احمقیه. خوب کصافت زدی بچشو کشتی حالا انتظار داری بخنده و بهت نگاه کنه عوضی. باید بکشتت.) چکور میگه خفه شو. تو شیطانی. هیچوقت آدم نمیشی. امروز دیگه کارت تمومه. تو بچه منو کشتی. دیگه اجازه نمیدم بچه بیگناه دیگه ای رو بکشی. کمال نارایان با تفنگ تهدیدش میکند و میترسد چون که توهم زده و چکور کوچیکه رو میبینه. چکور یه سنگ برمیداره و میزنه تو دستش. کستوری میره توی معبد و داسی که توی دست مجسمه الهه مادره برمیداره و میده به چکور و میگه چکور اینو بگیر و کمال نارایان رو بکش. ماهارو آزاد کن و انتقام مرگ بچت رو ازش بگیر. بیاجی فرار میکنه و چکور هم میره دنبالش. تا اینکه شب میشه و همه دور یه چاه هستن. افراد کمال نارایان میان و ایملی کصافت میاد جلوشون رو میگیره و میگه شما دخالت نمیکنید وگرنه میکشمتون. ( ایملی نمک نشناس اینکارارو کرد تا با یه تیر دو نشون بزنه. هم بچه چکور سقط بشه و کتک بخوره و هم چکور کمال نارایان رو بکشه و بره زندان) کمال نارایان به چکوری میگه تو نمیتونی منو بکشی که چکوری میگه من امروز تورو میکشم. تو دیگه از حد گذروندی. کمال نارایان میگه نه. تو یه چیزهایی هست که راجع به ایملی نمیدونی. ( اینجا میخواد به چکوری بگه که تمام اینا زیر سر ایملی بوده ) ایملی میگه خفه شو. الان دیگه هیچکس حرفتو باور نمیکنه. کمال نارایان میخواد به اون بچه شلیک کنه که چکور بچه رو هل میده و با داسی که تو دستشه محکم میزنه توی گردن کمال نارایان و رگشو میزنه. بعد خونش هم پخش میشه روی صورت چکور. بعدش هم پرتش میکنه توی چاه و اتیشش میزنن. اینجاست که سورج هم میرسه و صحنه رو میبینه. ( پرونده کمال نارایان هم بسته شد. حالا چکور باید در واقع انتقام بچشو از خواهر نمک نشناسش یعنی ایملی بگیره ولی نه حالا حالاها.)
نظرات (۹)