خاطرات بندباز به کارگردانی حامد رجبی یک ماجراجویی بعد از ماجرای ذهنزدگی در سینمای ایران است. تعریفِ من از ذهنزدگی در: چه کسی اوّل گُفته؟ خلاصه میشود. «پیر پسر» اُکتای براهنی جامعتر به موضوعی اینچُنین پرداخته و بازی بوسیدنیِ حسن پورشیرازی حقیقتاً ثابت کرده، دود از کُنده بلند میشود. امّا مسئلهی سُلطهگری در «خاطرات بندباز» را با اعتراف میگویم که: جدّیتر به آن پرداخته شده. سلطهی پدر در سطحْ بر روانِ پسر نفوذ میکند و با شیبِ ملایم به عُمقِ پُک زدنهایش هنگامی که به کولر تکیه داده کوچ خواهد کرد. این پسرِ مُنفعِل شمایلی از تاریخِ ما قبلِ خود در پوستهی علیِ «پیر پسر» براهنی با بازی حامد بهداد است. ایوان تورگنیف در «پدران و پسران» این پوسته را در شاهکاری ادبی به خواننده تزریق میکند. پسرانی که از نظرِ فکری و احتمالاً آیندهنگری یک گام فراتر از پدران خود هستند، امّا از نظرِ توان مالی و اقتصادی چند گام عقبتر از نسلی هستند که او را مورد نقد قرار میدهند و...
متن کامل را در مجچله سینمایی برداشت بلند بخوانید.
https://longtake.ir/mag/?p=25797