اَتاق صورتی به کارگردانیِ سمیه اشتری با نوشتهی میثم فرهمندیان تا 20 دی 1404 در تماشاخانهی ماه حوزه هنری اصفهان به روی صحنه میرود. این نمایش در حالِ ترویجِ نوعی از نگاهِ فلسفی به پیشفرضهای گُمانی در رابطه است که من به شخصه آن را خیلی دوست دارم. رابطه در اینهمان گوییهای انشایی، تمرینِ زیستن میکند. دو کاراکتر در این نمایشِ کوچک و دوست داشتنی وجود دارند: ستاره، پرنیان طباطبایی و نوید: امیرحسین صانعیپور. این دو پرسوناژ از ابتدای نمایش در خودفریبیِ مازوخیسمگونهای غرق شدهاند. بماند که رضا ربانی تا چه اندازه در نقشِ یک معاملهگر املاکِ اصفهانی موتورِ سرگرمیِ درام شده، وجود این نکته بسیار مهم خواهد بود که: چرا همچنان پرسوناژها در حضورِ فردِ سومْ گُفتمانِ احترامآمیزی نسبت به یکدیگر دارند؟. این چرایی با یک چگونگیِ ساده به زبانِ نمایشی درام نشان داده شده. ستاره یک دندانپزشک است و خاطرهی جالبی را روایت میکند: بعد از اینکه لوله را از دهانِ مریض بیرون آوردم او گفت: تو چقدر در چشمانت غم داری و... بعد به این نکته اشاره کرد که کاش میشد قلبِ آدم هم عصبکشی کرد و...
متن کامل را در روزنامهی اینترنتی برد اشت بلند بخوانید.
https://longtake.ir/?p=24873